بخشندگی در کلام اباعبدالله الحسین علیه السلام

بخشندگی در کلام اباعبدالله الحسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

بخشندگیبخشندگی

از مولایمان امام حسین (ع) نقل است که فرمودند: «أیُّهَا النّاسُ! مَن جادَ سادَ، و مَن بَخِلَ رَذُلَ، و إنَّ أجوَدَ النّاسِ مَن أعطى مَن لا یَرجوهُ»؛ اى مردم! هر کس ببخشد، سَرورى مى‌یابد و هر که بخل بورزد، به پستى مى‌گراید. بخشنده‌ترینِ مردم، کسى است که به فردى ببخشد که امیدى به او ندارد. (نثر الدرّ، ج ١، ص ٣٣۴)

سخن ما در اینجا درباره دو ویژگی اخلاقی مقابل هم است که عبارت‌اند از بخشش و بخل. امام (ع) در این حدیث شریف به اثر غایی این ویژگی‌ها را برای صاحبانش گوشزد می‌کنند. اینکه بخل ورزیدن سبب پستی و بخشش سبب بزرگی و سروری است. گاهی وقت‌ها ما با شنیدن این دو واژه و ملاحظه مختصری که در زندگی خود می‌کنیم گمان می‌کنیم که اگر بخشنده هم نباشیم، لااقل بخیل نیستیم.

امام حسین (ع) نهایت بخشندگی را هم برشمرده‌اند. اینکه انسان به کسی ببخشد که امید بخشش از او ندارد. در کتب روایی نقل است که روزی یکی از اهالی شام با دیدن امام حسن مجتبی (ع) شروع به فحاشی کرد. امام هیچ نگفتند و وقتی سخنان مرد به پایان رسید، با لبخند به او سلام کردند و فرمودند: «به گمانم غریبی و مرا با کس دیگری اشتباه گرفته‌ای. هر خواسته‌ای داری بگو. اگر از ما چیزی بخواهی به تو می‌بخشیم، اگر راهنمایی بخواهی، راهنمایی‌ات می‌کنیم، اگر گرسنه‌ای سیرت می‌کنیم، اگر لباس نداری، لباست می‌دهیم، اگر نیازمندی، بی‌نیازت می‌کنیم، اگر جایی برای سکونت نداری، پذیرایت می‌شویم. بهتر است تا هنگام بازگشت به شهر و دیارت مهمان ما باشی.»

مرد شامی در برابر صبر و گذشت و بخشندگی امام (ع) متحول شد و گریه‌کنان گفت: «گواهی می‌دهم که تو جانشین خدا درروی زمین هستی، و خدا بهتر می‌داند «پیامبری» را در کدام خاندان قرار دهد. ای حسن! تو و پدرت پیش‌ازاین منفورترین مردم نزد من بودید و اکنون محبوب‌ترین هستید.» آنگاه میهمان امام شد و به محبت آنان دل بست. (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۴)

این برخورد امام مجتبی (ع) هم نشانه حلم آن حضرت است که در نوشته پیشین به آن اشاره کردیم و هم نشانه بخشندگی امام (ع) که به مردی که انتظار بخشندگی نداشت و شاید نزد خود گمان می‌کرد که امام (ع) اگر در ظاهر هم حرفی به او نزنند از درون خشمگین شوند، باروی گشاده از او پذیرایی کردند.

در کتاب مقتل خوارزمی درباره شخص اباعبدا… الحسین (ع) نیز روایتی نقل شده است بدین مضمون که یک مرد اعرابی بادیه‌نشین به دیدار حضرت آمد تا امام (ع) در پرداخت خون‌بهای کسی به وی کمک کنند و به امام (ع) عرض کرد: «نزد تو آمدم تا ستون کمرم را برافرازی و مرا به خانواده‌ام بازگردانی.» امام حسین (ع) فرمودند: «سوگند به آنکه دانه را شکافت، انسان را آفرید و به بزرگی جلوه نمود، در تملک پسر دختر پیامبرت جز دویست دینار نیست. اى غلام! آن‌ها را به او بده.» سپس فرمودند: «من درباره سه چیز از تو مى‌پرسم. اگر پاسخ دادى، تا پانصد دینار به تو مى‌دهم و اگر پاسخ ندادى، تو را به‌سوی آنان که پیش از من بوده‌اند، می‌فرستم.» اعرابى گفت: «آیا آن‌ها را از سرِ نیاز به دانش من مى‌پرسى؟! شما اهل‌بیت نبوّت، معدنِ رسالت و جایگاه آمدوشد فرشتگان هستید.» امام حسین (ع) فرمودند: «نه؛ ولى از جدّم پیامبر خدا شنیدم که مى‌فرمود: به‌اندازه معرفت [هر کس] احسان کنید» سپس امام (ع) سؤالاتی از وی پرسیدند که او آن‌گونه که آن حضرت انتظار داشتند پاسخ داد. پس اباعبدا… (ع) انگشتر خود را به او دادند و فرمودند: «آن را به یک‌صد دینار بفروش». سپس شمشیر خود را به او بخشیدند و فرمودند: «آن را به دویست دینار بفروش. برو که پانصد دینار [به مقدار دیه] را برایت کامل کردم.» (مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۵۵)

این بخشندگی امام حسن و امام حسین (ع) یادآور بخشندگی پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین (ع) و مادر ارجمندشان فاطمه زهرا (س) است؛ که امام علی (ع) در حال رکوع نماز انگشتر خود را به سائل می‌بخشند تا اینکه در حق ایشان آیه «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»؛ ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏اند همان کسانى که نماز برپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند (مائده/۵۵) نازل می‌گردد. و حضرت زهرا (س) سه روز به همراه اهل خانه روزه می‌گیرند، غذایشان را به مسکین و یتیم و اسیر عطا می‌کنند و خود با آب افطار می‌کنند تا اینکه آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»؛ و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى‏دادند (انسان/۸) در حق ایشان نازل می‌شود. به‌راستی‌که این خاندان، خاندان کرم هستند و بخشش پیشه آنان است و در تاریخ پیشوایان دین نمونه‌های بی‌شماری از احسان و کرم این بزرگواران به چشم می‌خورد.

پیروی از امامان (ع) تنها به زبان نیست، بلکه عمل به سیره آن حضرات است. گاه اتفاق می‌افتد که برای خالی کردن انبار خانه خودمان وسایل اضافی را که نیاز نداریم به دیگران می‌بخشیم. درست است که ازنظر ظاهری این کار بخشش مال است اما وقتی به بذل بزرگان مکتب نگاه می‌کنیم می‌بینیم که این‌ها اصلاً در برابر آن بخشش‌ها به‌حساب نمی‌آید. آنان از نیاز حیاتی خود می‌گذشتند تا به سائل کمک کنند، حال‌آنکه ما از آنچه بی‌نیاز شده‌ایم می‌بخشیم. درواقع در برابر آن بخشندگی، حتی نمی‌توان به این کار ما نام احسان نهاد.

در ایام سوگواری و عزای اهل‌بیت (ع)، گروهی از مؤمنان اقدام به اطعام عزاداران می‌کنند. چه‌بهتر است که این اطعام در حق افراد نیازمند باشد. در جامعه ما کسانی هستند که در طول سال تنها در همین ایام ممکن است غذای گرم بخورند. چه‌بهتر که اینان را مهمان سفره احسان اباعبدا… کنیم که سیره و روش زندگی آن بزرگان همین بوده است. چه‌بهتر که سری به بیمارستان‌ها بزنیم و هزینه‌های درمان یک نیازمند را تقبل کنیم. ان شا ا… خداوند به برکت بخشندگی امامان (ع) این بخشش‌های ناچیز را از همه ما قبول کند.

خاتمه

امروز ششم محرم است و به نام حضرت قاسم بن الحسن (ع) نام‌گذاری شده است. بنا بر نقل‌های مختلف مقاتل تا ۵ نفر از فرزندان امام حسن (ع) را برشمرده‌اند که در کربلا به فیض شهادت در رکاب امامشان نائل آمدند. اما جناب قاسم نماد رشادت این فرزندان بودند که در تمام مقاتل از مجاهدت این نوجوان به‌تفصیل یاد شده است. ازجمله در مقتل خوارزمی نقل است که این فرزند برومند امام حسن (ع) ۳۵ تن از یزیدیان را به هلاکت رساند تا اینکه خود به دست عمر سعد ملعون به شهادت رسید.

ای خلیل حقّ ذبیحون، ییخدیلار مینایه تئز گل / یوخدو بیر کسیم غریبم، یالقیزام هر آیه تئز گل

دؤره‌می آلیبدی لشکر، قتلیمه چکیبله خنجر / ایندی بـاشیمی وورارلار، ظولمیله جیدایه تئز گل

این نوشته در صفحه ۷ شماره ۲۲۹۷ روزنامه سرخاب مورخه ۲۸ مهرماه ۹۴ به چاپ رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید