آزادگی در کلام اباعبدالله الحسین علیه اسلام

آزادگی در کلام اباعبدالله الحسین علیه اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

امروز چهارم ماه محرم است و به نام جناب حر نام‌گذاری شده است. در کتاب الملهوف نقل شده است که وقتی حر بن یزید ریاحی تا آخرین توان با یزیدیان مبارزه نمود و بر زمین افتاد او را نزد امام حسین (ع) آوردند. امام (ع) غبار از چهره‌اش زدودند و فرمودند: «أنتَ الحُرُّ کَما سَمَّتکَ اُمُّکَ؛ حُرٌّ فِی الدُّنیا و حُرٌّ [فِی] الآخِرَهِ [۱]»؛ (تو آزاده‌ای، همان‌گونه که مادرت تو را نام نهاد؛ آزاده در دنیا و آزاده در آخرت).

حر فرمانده لشکر دشمن بود اما احترام امام (ع) را نگه می‌داشت و درجایی که امام او را نفرین کردند او ادب کرد و گفت اگر کس دیگری غیر از فاطمه (س) مادر شما بود، من هم همان نفرین را می‌کردم. اگر حر به دنبال دنیا می‌رفت دست‌کم چند صباحی بیشتر عمر می‌کرد اما او از فرمان نفس تبعیت نکرد و به امام حسین (ع) پیوست و از نخستین کسانی بود که در کربلا به شهادت رسید و بدین‌جهت امام (ع) او را آزاده خواندند.

آن حضرت درباره آزادگی بیان دیگری نیز دارند. در روز عاشورا وقتی امام (ع) خود به میدان کارزار آمد هماورد طلبید و هرکدام از قهرمانان را که به‌سوی او مى‌آمد، مى‌کُشت تا آن‌که تعداد بسیارى از آنان را کُشت. شمر بن ذى الجوشن – که لعنت خدا بر او تا قیامت باد – با عدّه فراوانى پیش آمدند و همگى باهم با او جنگیدند. امام حسین (ع) نیز با آنان جنگید تا آن‌که میان او و خیمه‌گاهش فاصله انداختند. گروهی از یزیدیان از سمت دیگری به‌سوی خیمه‌ها حمله‌ور شدند.

پس اباعبدالله (ع) بر آنان فریاد کشیدند: «وَیحَکُم یا شیعَهَ آلِ أبی سُفیانَ! إن لَم یَکُن [لَکُم] دینٌ، و کُنتُم لا تَخافونَ المَعادَ، فَکونوا أحرارا فی دُنیاکُم هذِهِ، وَ ارجِعوا إلى أحسابِکُم إن کُنتُم عُربا کَما تَزعُمونَ[۲]»؛ (واى بر شما، اى پیروانِ خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از معاد نمى‌هراسید، پس در این دنیایتان آزاده باشید و به [خوى] نیاکانتان بازگردید، اگر آن‌گونه که مى‌گویید، عرب هستید). امام (ع) ادامه دادند: «أنَا الَّذی اُقاتِلُکُم، و تُقاتِلُونّی، وَ النِّساءُ لَیسَ لَکُم عَلَیهِنَّ جُناحٌ، فَامنَعوا عُتاتَکُم و طُغاتَکُم و جُهّالَکُم عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمی ما دُمتُ حَیّا»؛ (من با شما مى‌جنگم و شما با من مى‌جنگید؛ ولى زنان که گناهى ندارند. پس سرکشان و نابخردانتان را از تعرّض به حرمم تا زنده‌ام، بازدارید).

آزادگی

مفهوم آزادگی ازجمله مفاهیم اخلاقی مورد تأکید دین مبین اسلام است. در لغتنامه دهخدا آزادگی به معنی حریت، جوانمردی، اصالت، نجابت، شرافت، مروت و … تعریف شده است[۳]. تفاوت آزادگی با آزادی در این است که آزادی از قیدوبندهای دیگران (اسارت) رها شدن و نیز خلاصی یافتن از محدودیت‌های زندگی است و آزادگی رهایی یافتن از قیدوبندهای نفس. ممکن است کسی توسط شخص دیگری زندانی شده باشد اما اگر در بند نفس خویش نباشد آزاده است. و برخلاف آن کسی به‌ظاهر آزاد و رها باشد اما اسیر هوای نفس و دنیاپرستی شده باشد. چنین کسی آزاد است اما آزاده نیست.

در بیان معنی آزادگی در اسلام احادیث بسیاری از معصومین (ع) نقل شده است. ازجمله حدیثی است از امام علی (ع) که در وصیت‌نامه خود به امام حسن (ع) از آن تعبیر به اکرام نفس کرده‌اند: «وَ أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیهٍ[۴]»؛ (نفس و جان و روان خودت را گرامی بدار و از هر کار پست و از هر پستی محترم بدار) فرمایش حضرت در این حدیث با واژه «أَکْرِمْ» است یعنی احترام ذات خودت را حفظ کن و تن به پستی نده.

در همان نامه امام علی (ع) در جای دیگری فرموده‌اند: «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّا[۵]»؛ (پسرم هرگز بنده دیگری مباش، زیرا خدا تو را آزاد آفریده است) آزادگی در آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزش‌های انسانی ندهد.

همان‌گونه که در مبحث روز اول محرم درباره مکارم اخلاقی مطالبی عرض شد، می‌بینیم که آزادگی و جوانمردی از مکارم اخلاقی هستند و آن‌گونه نیست که واجد این ویژگی شدن به‌سادگی ممکن باشد. بلکه نیازمند مجاهده با نفس و خواهش‌های نفسانی پست است. انسان باید جوهر نفس خود را ارزشمند بداند و به خاطر دستیابی به لذت‌های چندروزه دنیا آن را به پستی نکشاند. کمترین حد کرامت نفس در این است که برای نیازهای غیرحیاتی خود به مال و جان دیگران تعرض نکند و در بالاترین حد حتی برای نیازهای حیاتی خود نیز دست به‌سوی غیر خدا دراز نکند.

برای دستیابی به آزادگی باید خود را از تعلق و دل‌بستگی به آنچه فانی است رها کرد و در بهره‌گیری از نعمت‌های الهی، از زیاده‌خواهی و تجمل‌گرایی دوری جست و به قناعت و مناعت طبع روی آورد. نعمت‌های الهی برای بهره‌گیری است اما دل‌بستگی به آن‌ها چنانچه انسان را از یاد خدا غافل کند و محبت خدا با محبت امور دنیایی از قبیل شهرت و قدرت و ثروت جایگزین گردد، مانع از دستیابی به هدف اصلی خلقت بشر است. انسان برای بقا خلق شده است و نه برای فنا؛ اما وقتی خود را در برابر خواسته‌های فانی دنیا تسلیم کند بقای او به‌مراتب از فنا بدتر خواهد بود.

آیات قرآن کریم به‌صراحت آزادی واقعی و آزادگی را در بندگی خدا معنی می‌کند. انسان‌ها در بندگی و پرستش آزادند اما بندگی غیر خدا عین اسارت و بردگی است و آزادی حقیقی در بندگی خالص خداوند است: «فَأْعْبُدِ اللّه‌ مُخْلِصا لَهُ الّدینَ[۶]»؛ (پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان). در آیه دیگری از قرآن خداوند درجه بالاتری از آزادگی را بیان می‌کند بدین مضمون که شما وظیفه‌دارید تا علاوه بر خودتان برای تحصیل آزادی دیگران نیز بکوشید، آنجا که می‌فرماید: «مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ[۷]»؛ (چرا شما درراه خدا [و درراه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى‏جنگید؟) امام حسین (ع) نیز انسانی آزاده، بلکه آزاده‌ترین انسان‌ها بود که برای آزادی دیگران از اسارت دنیا و دنیاپرستان مبارزه کرد و جان خویش را در این راه فدا نمود.

خاتمه

جانیم اولسون سن تکی انسانه قوربان یا حسین / ائیله‌ییبسن عالمی باخ گؤر نه حئیران یـا حسین

کیم کئچَر اهل و عیالیندان بو شور و حال ایله / وار یوخون بیر گونده ائیلَر دینه قوربان یا حسین

قهرمان سن‌سن شرف دریاسی سن‌سن عشق سن / نوح سن‌سن روح سن دور ائیله توفان یا حسین


[۱] الملهوف، ص ١۶٠ و منابع دیگر
[۲] الفتوح، ج ۵، ص ١١٧؛ الملهوف، ص ١٧١ و منابع دیگر
[۳] فرهنگ دهخدا، ج ۱، ص۸۳
[۴] نهج البلاغه، نامه ۳۱، ص۶۴۷
[۵] همان
[۶] سوره زمر (۳۹)، آیه ۲
[۷] سوره نساء (۴)، آیه ۷۵

این نوشته در صفحه ۷ شماره ۲۲۹۵ روزنامه سرخاب مورخه ۲۶ مهرماه ۹۴ به چاپ رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید